مشروطه عامهیکی از قضایای موجهه بسیطه قضیه "مشروطه عامه" است. ۱ - توضیح اصطلاحمشروطه عامه، از نوع قضایای ضروریه است. اما ضرورت آن مشروط به ثبوت و بقای وصف عنوانی برای ذات موضوع است مثل: دونده، ضرورتا متحرک است، مادام که به حالت رفتن، باقی باشد. اما ذات موضوع، اگر قید عنوان راه رفتن از آن حذف شود، ضرورتا متحرک نیست. و مانند: هر نویسندهای مادام که در حال نوشتن است، بالضرورة انگشتانش در حال حرکت است و هیچ کاتبی مادام که نویسنده است ضرورتا ساکن الاصابع نیست عنوان در مثال فوق " کاتب " است. و ذات موضوع حسن و حسین و… هستند که مصادیق کاتباند البته کسانی که کاتباند یعنی دارای سواد و خط هستند همیشه در حال کتابت نیستند و بنابر این، در بسیاری از موارد انگشتانشان در حرکت نیست. اما هرگاه مشغول نوشتن شوند، مادام که در حال نوشتن هستند، ناچار و ضرورتا انگشتان آنها در حرکت خواهد بود. ضرورت وصفی؛ ضرورت به حسب وصف عنوانیِ موضوع و در زمان تلبس ذات به وصف عنوانی، مانند: "هر نویسندهای انگشتان دستش در حرکت است مادامی که نویسنده است". این قضیه را از آن جهت که مشروط به وصف است "مشروطه عامه" مینامند. ۲ - وجه تسمیهدلیل این که این نوع قضیه را مشروطه عامه نامیدهاند این است که اولا ضرورت آن مشروط به وصف عنوانی است و ثانیا از مشروطه خاصه (که از قضایای موجهه مرکبه است) عام تر است. در متون منطقی (به زبان عربی) به دو قضیه مشروطه عامه و عرفیه عامه، "عامتان" (دو قضیه عامه) اطلاق میشود. ۳ - انقسام مشروط عامهمشروط عامه از لحاظهای مختلف قابل انقسام است. ۳.۱ - بهلحاظ کیفیتاز نظر کیفیت نسبت که به سالبه مانند " لا شی من الکتاب بساکن الاصابع بالضرورة مادام کاتبا " تقسیم میشود. و موجبه مثل: "کل کاتب متحرک الاصابع بالضرورة مادام کاتباً". [۴]
مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۱۶۶-۱۷۰.
[۵]
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۷۱-۱۷۵.
[۶]
تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص۵۹-۶۰.
[۷]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۲۸.
۳.۲ - بهلحاظ جهتاز لحاظ اعتبار جهات (ضرورت و دوام) پنج قسم است: ۱. مشروط ضروری: یعنی هم به حسب وصف و هم به حسب ذات ضروری باشد و این صنف به ضروری مطلق بازگشت میکند. ۲. مشروط دائم: یعنی به حسب وصف ضروری و به حسب ذات دائمی است که محتمل ضرورت و لا ضرورت میباشد. ۳. مشروط دائم لا ضروری: که به حسب وصف ضروری و به حسب ذات، دائم لا ضروری است. ۴. مشروط لا ضروری که به حسب وصف ضروری، و به حسب ذات لا ضروری است. ۵. مشروط لا دائم که به حسب وصف ضروری، و به حسب ذات لا دائم است. و قسم دوم مشتمل بر اول و سیوم، و قسم چهارم مشتمل بر سیوم و پنجم میباشد و مشروط مطلق که مشتمل بر این پنج قسم است را مشروط عام مینامند… " [۱۰]
ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱.
[۱۱]
ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة، ص۸۶.
۴ - اقسام ضرورت به اعتبار وصف موضوعضرورت به اعتبار وصف موضوع، خود بر سه معنا اطلاق میشود: ۱. ضرورت مادامالوصف؛ یعنی ضرورت حاصل در جمیع اوقات اتصاف موضوع به وصف عنوانی، مثل: "کلّ انسان کاتبٌ بالضرورة مادام کاتباً". ۲. ضرورت بشرطالوصف؛ که وصف دخیل در ضرورت است، مثل: "کلّ کاتب متحرّک الاصابع مادام کاتباً". ۳. ضرورت لاجلالوصف؛ که وصف، منشا ضرورت است، مثل: "کلّ متعجّب ضاحکٌ بالضرورة مادام متعجباً". [۱۲]
ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل، ص۶۳-۶۷.
[۱۵]
تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۲، ص۸۷۷-۸۷۹.
[۱۶]
خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۶۲-۶۵.
[۱۷]
گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۱۵-۱۱۸.
۵ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مظفر، محمدرضا، المنطق. • سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • خوانساری، محمد، منطق صوری. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد. • گرامی، محمدعلی، منطق مقارن. • خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی. • ابوالحسن سالاری، بهمنیار بن مرزبان، التحصیل. • ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق). • علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید. • تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. • ابوالبركات ابنملكا، هبهالله بن علي، الکتاب المعتبر فی الحکمة. • تفتازانی، عبدالله بن شهابالدين، الحاشیة علی تهذیب المنطق. • مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه. ۶ - پانویس
۷ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «مشروطه عامه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۱۶. |